XML English Abstract Print


دانشگاه بوعلی سینا ، ghahreman.shiri@gmail.com
چکیده:   (52 مشاهده)
بنیادی­ترین عنصر طنزآفرینی همان قاعده­ی هنجارگریزی است که اساس ادبیات نیز متکّی بر آن است. اما هنجارگریزی در ادبیات جنبه­ی تعالی بخشی بر فرم و زبان دارد و در طنز، جنبه­ی تخریب رسومات رفتاری و تنزّل روال متعارف کلامی. علاوه بر آن، آشنایی زدایی در طنز شامل بسیاری از حرکت­های فیزیکی، رفتاری، فکری، و کلامی می­شود، یعنی همه­ی کنش­های موجودات زنده به خصوص انسان را در بر می­گیرد در حالی که آشنایی زدایی در شعر و ادبیات، غالباً جنبه­ی زبانی و گاه ذهنی دارد؛ یعنی یا صور خیال­های نامتعارف ارائه­ می­شود و یا رفتار با زبان روالی متفاوت­تر از کنش ارتباطی پیدا می­­کند. با آن که طنز و فکاهه یکی از ابزارهای مدنی برای انتقاد و انتقام از جبر و جور و جبّاریت بوده است که از دوره­ی مشروطه به بعد همواره به عنوان یک عنصر محوری در داستان و شعر فارسی حضور داشته است، امّا ماهیت و میزان این حضور به طور تنگاتنگ با رفتارهای سیاسی و فرهنگی حکومت­ها مرتبط بوده است. در دوره­ی رضاشاه اختناق سیاسی، عرصه­ی فرهنگی و طنزنویسی را نیز در سیطره­ی خود می­گیرد و  باعث استمرار جریان ضعیفی از طنز تفنّنی و غیر سیاسی می­شود. امّا در دهه­ی پیش از کودتا با استقرار فضای آزاد نسبی، طنز فارسی مجدّدا با جنبه­های سیاسی و صریح و پخته مطرح می­شود. در سال­های پس از کودتا، طنز مدتی از گستره­ی فرهنگ رسمی غایب می­شود، و وقتی در دهه­ی پنجم از سده­ی چهارده خورشیدی با حرکتی محتاطانه و نیمه جان ظاهر می­شود طنز پنهان و عمیق و تصویری و تفکّرانگیز جای­گزین طنز سیاسی و زبانی و آشکار می­شود.
 
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: ادبیات داستانی

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ادبیات داستانی و مطالعات بین‌رشته‌ای می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Fiction and Interdisciplinary Studies

Designed & Developed by : Yektaweb